دوست داشتن در حس تنفر
علاقه و محبت شدیدی نسبت به تو ابرازمی کردم که
دروغ و بی احساس بود و درحقیقت نفرت من از تو
روز به روز بیشتر می شود و هر چه تو را می شناسم
به درویی ات بیشترپی می برم
واین احساس در قلب من جای می گیرد که بلاخره
روزی ازهم جدا می شویم و دیگربه هیچ وجه حاضر نیستم که
روزی شریک زندگی تو باشم و اگرچه عطردوستی چون عمرگل های بهاری کوتاه بوده ولی
در حین مدت کوتاه توانستم به هوس های زشت تو پی ببرم
بسیاری از اخلاق وصفات تو برای من روشن شده و مطمئن هستم که
این خشونت طبع وروشن تند توبالاخره تو را بدبخت خواهد کرد
اگرازدواج ما سربگیرد
به پشیمانی می گراید و اگر افسانه اشنایی نیزپایانش جدایی بوده وما جدا ازهم
خوشبخت خواهیم بود و حالا لازم است بگویم
این موضوع را هیچ گاه فراموش نکن و مطمئن باش
این نامه را سرسری نمی نویسم و چقدر ناراحت کننده است اگر
بازهم در صدد دوستی با من باشی بنابراین ازتو می خواهم که
جواب نامه ام را ندهی
چون نامه ات سراسر دروغ و تظاهر است
و تصمیم گرفته ام برای همیشه
تو و یادگاری های تلخ عشقت را فراموش کنم و دیگربه هیچ وجه نمی خواهم
خودم را رام کنم که دوستت داشته باشم و شریک زندگی تو باشم
واگرمی خواهی به محبت واقعی من پی ببری
( ازشما می خواهم این نامه را یک خط درمیان بخوانی)
مرتضی هستم.مهاجر افغان در ایران.ساکن مشهد.