تعصب یعنی احساس مسئولیت داشتن به انجام کاری.کاری که از روی احساسات و غریزه انجام میشود که بیش از حد ان باعث اختلاف بین مردم میشود  که همین امر در زندگی زنا و شویی بسیار دیده میشود که حتی جدایی بین زن و مرد و اقوام میشود.

از دیدگاه مردها تعصب  در زندگی  بیشتر دیده میشود ولی زنها ان را مساوی و حتی گاهی مواقع بالاتر از مردها می بینند.چون زنان امروزی با ار کردن میخواهند ثابت کنند که می توانند به اندازه ای یک مرد در زندگی سهیم هستند.

در همسایگی ما خانه ای هست که زن سرکار برود را ننگ می داند.همین خانه همسایه ما عروسی دارد با سرکار رفتن میخواهد کمکی برای همسر خود در زندگی باشد ولی پدر شوهرش هر روز با او در حال مشاجره است

گاهی مواقع ان قدر صدای جروبحث بالا میرود که مها همسایه ها می فهمیم و عروسش با گریه مکان را ترک میکند پسر که نمی تواند به پدرش حرفی بزند راه همسر خود را در پیش میگیرد چندی بعد از این ماجرای پر سر و صدا پسر تصمیم خود را می گیرد.

از خانه پدر اسباب کشی میکند و به خانه ای که اجاره کرده میرود.

فکرش را بکنید که همین تعصب بیش از حد باعث اختلاف بین پدر و پسر و حتی خانواده دختر هم شده است


حالا هم دیده میشود که مردان قدیم با کار کردن زنان در بیرون از خانه مخالفت میکنند و دوست دارند که انها کار خانه را انجام دهند .ولی امروزه می بینیم که مرد و زن در ار بیرون از خانه راضی هستند .

به نظر شما جامعه ای امروزی این چنین است یا نه .....