اولین و اخرین جشن تولد پدربزرگ

عید سال نو بود که بیشتر فامیل های نزدیک دور هم جمع شده بودیم بیشتر دختر و پسرهای پدربزرگم از جاهای مختلف امده بودند تا پدرشان را ببینند و عید را تبریک بگویند.

من و بچه ها که دیدیم همه جمع شدند از فرصت استفاده کردیم و گفتیم کسی که روز تولد پدربزرگ را نمیداند پس الان که دور هم هستیم برایش جشن تولد میگیریم که همه به توافق رسیدیم.

با پسرعموها و پسر عمه ها رفتیم کیک سفارش دادیم و روی کیک نوشتیم پدربزرگ تولدت مبارک و قرار شد که فردا شب همه خانه عمه کوچیکه جمع بشیم که پدربزرگ اونجا زندگی میکرد.

شب موعود فرا رسید که همه بریم خانه عمه کوچیکه که زنگ زدند از تهران مهمان امده و جشن تولد کنسل هستش همه ناامید بودند که برادرم و بقیه گفتند بریم خونه ما و تمام وسایل ها را بردیم خونه ی ما وقتی که حرکت کردیم ساعت 11 شب بود.

همه رسیدند خونه ی ما خیلی شلوغ شده بود 40 یا 50 نفری بودیم همه چیزها را اماده کردیم و اخر کار رفتیم سراغ کیک اوردیم کنار پدربزرگ و با چاقو شروع به برش کردن کرد.

اون شب  برای همه خیلی خوش گذشت ولی کی میدونست که چند وقت بعدش پدربزرگم برای همیشه از جمع ما میرود و برای تشییع جنازه اش دور هم جمع شویم خیلی دردناک بود ولی از این خوشحال بودیم که جشن تولدی برای پدربزرگمان گرفته بودیم.

پدربزرگ روحت شاد باشد.

یادم رفت بگم که پدربزرگم 110 ساله شده بود.

عکس های بیاد ماندنی از بازیکنان قدیمی




باتیستوتا و تونی ادامز



زیدان و دیدیه دشام


روبرتو بجیو _جرج ویه _جیانلوکا ویالی


پله بزرگترین بازیکن تاریخ

ادامه نوشته

نگاه

نگاه


ادامه نوشته

خداحافظی (راهی برای بازگشت)

 خداحافظ ای قصه ی عاشقانه  خداحافظ ای آبی روشن دل 


خداحافظ ای عطر شعر شبانه  خداحافظ ای همنشین همیشه

 

خداحافظ ای داغ بر دل نشسته  تو تنها نمی مانی ای مانده بی من

 

تو را می سپارم به دل های خسته


خداحافظ طلوعم / خداحافظ غروبم

 

خدا حافظ تو ای تنها امیدم / خداحافظ تو ای تنها امیدم . . .

 

میرم ولی این و بدون / چشم انتظارت میشینم

 

میرم ولی گریه نکن / نذار از عشقت بمیرم

 

اگر توو اوج بیکسی / با عکست آروم بگیرم


من به بقیه میگفتم چرا خداحافظی میکنید حالا که میبینم خودم هم دارم میرم .

برمی گردم ولی معلوم نیست کی یا چه وقت

از همه ی دوستانی که مرا در این راه همراهی کردن خیلی سپاسگذارم.

با ارزوی موفقیت برای همه ی دوستان 

این خداحافظی شاید راه برگشتی باشد شاید شاید .....

گلچین

تو ماشین نشستم دارم میرم سمت تهران!! راننده یه سی دی گلچین از حبیب و هایده وداریوش تا آرش و لینکین پارک و مایکل گذاشته ... !!

حبیب شروع کرد به خوندن .. سرعت 70کیلومتر !.رفت رو آرش ... سرعت 125 کیلومتر!! هایده خدا بیامرز شروع شد ... سرعت45کیلومتر!!!  

لینکین پارک که شروع شد یهو یه بُکس و باد کرد ، نزدیک بود برم تو شیشه! سرعت 140 کیلومتر!! داریوش که شروع شد راننده ماشین رو کنار جاده نگه داشت...یه سیگار روشن کرد شروع کرد سيگار کشیدنو رفت تو فکر!

بهش گفتم اقا اتفاقی افتاده؟گفت : صدا رو داری جون داداش!! داریوش حیف شد به خدا..!منم نمیدونستم چی بگم!!اهنگ تمام شد!! الان مایکل داره پخش میشه !!

سرعت 240 کیلومتر...پلیس نامحسوس دنبالمونه!!!هلکوپتر هم از از بالا گردو خاک میکنه!! 

دوستم تماس گرفته میگه : شبکه 3 دارن پخش زنده نشونمون میدن!!... 

 خدا خودش به خیر بگذرونه!!فقط امیدوارم اهنگ بعدی مدرن تالکینگ نباشه!!